خدا بچه هاي خواهر و برادرتو واست نگه داره، راست گفتي ذات هرکس تو بچگي مشخص ميشه.
دوباره حس از بدنم رفت
تجربه ي روبرويي با سگ خيلي بده، اميدوارم هيچ وقت برام اتفاق نيفته منظورم اين مدلي هست وگرنه منم سگ دنبالم کرده...
ممنون بابت محبت هات، امروز يه نون و عشق خوشمزه تر درست کن! لطفاً
واي خدا، مرگو به چشم ديدي، خيلي سخته، خدا نصيب هيچکس نکنه، خيلي مواظب باش گلم.
من دبيرستاني بودم که مورد حمله يه ديوونه قرار گرفتم، حالا کجا؟ تو خيابون پاييني خودمون وقتي از مدرسه برميگشتم حول و حوش ساعت 6 غروب يه روز پاييزي که از بخت بدم هيچ آدمي تو خيابون نبود الا اين ديوونه که اومد و گازم گرفت
فقط يادمه تو دستم چتر بود که با اون زدم تو سرش و اونم فرار کرد. عين يه حيوون زوزه مي کشيد، خيلي تجربه بدي بود
آخي نوش جان، خدا واسه همديگه نگهتون داره
پسر يکي از دوستان ما هم يه طلبه جوون و غريب تو قمه که البته چندسالي هست که ازدواج کرده و ديگه غريب نيست.
يادمه يه بار واسه مامانش تعريف مي کرد که اوايل ازدواجشون بوده و پولش ته کشيده بود. يه شب واسه شام يه بسته پفک داشتند که نشستند و دوتايي باهم به عنوان شام خوردنش. به قول شما: نون و عشق يا همون پفک و عشق