• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : انا لله و انا عليه راجعون
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چقدر جالب... راستش من خواهرتون رو فقط مجازي ميشناختم از حدود دوسال پيش وقتي خاطرات کودکي و زندگي رو مينوشت... خيلي متعجب شدن از خوندن اين مشابهت ها... مديريت دانش... در حوزه ي مطالعه ي منم هست... و حتي اومدم عکس مطلب رو عوض کنم چون يه جورهايي اذيتم ميکرد ...باور ميکنيد هنوز يادآوري رفتنش منو ناراحت ميکنه عميقا؟ کاش ميديمشون... روحشون شاد
    پاسخ

    باور مي کنيد انگار هنوز هست! ردپاش همه جا هست