بهترین روزهای زندگیم سوخت اند خاطراتم قابل نگارش نیستند در قالب کلمات نمی گنجند تنها ذهن خسته ام را نشانه گرفته و ساعتها فکرم را درگیر مرور می کنند گاهی می خواهم رها باشم از همه گذشته ام و هیچ به یاد نیاورم گاهی تلاش می کنم آنچه از یاد بردم را به خاطر بیاورم، حتی تلخ ترین خاطراتم را ...
و عاقبت خواهم نوشت آنچه را که در سالهای پیشین بر من گذشت
[ دوشنبه 91/2/25 ] [ 8:41 عصر ] [ ف الف ]
[ نظرات () ]
و فقط خاطرههاست، که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جای میمانند.
کلیه کامنتهای خصوصی این وبلاگ عمومی میشوند، پس دوست عزیز از ابتدا هر آنچه میخواهی را عمومی بیان دار.
ارتباطات این وبلاگ با بقیه تنها از طریق لینک دونی انجام میشه و هیچ نوع درخواست دوستی تایید نمیشه!
هر گونه کپی برداری و دخل و تصرف و انتشار این خاطرات در هر قالبی از جمله: وبلاگ، مجله، کتاب، فیلمنامه و ... شرعاً اشکال دارد.