دختـری دَر راه آفتـاب | ||
خدایا یادت هست، یک وقت هایی برایت نامه نوشتم؟ نامه نوشتم و گذاشتم روی همین وبلاگ؟ امروز دوباره هوای نوشتن برای تو را داشتم همان حرف های قدیمی، همان هایی که خودت بهتر از هر کسی می دانی همان هایی که هیچ وقت دیگر هم جرات نکردم بنویسم و جرات نکردم به زبان آورم و هر بار گفتم تو خودت میدانی دیگر برای چه بنویسم می دانی خدای خوبم تو خیلی خوب می دانی همان ها را می خواستم یک بار دیگر بگویم و در آخر بپرسم کی؟ کی وقتش سر می رسد؟ دیگر نمی خواهم که طلب صبر کنم خدای من خودِ همان حاجتم را بده، نه صبر و تحمل نداشتنش را اینها التماس است خدا جان خواهش است التماس اند اینها عین گدایی درگاهت هستند نکند یه وقت یه جور دیگر بخوانی نامه ام را خدایا من، همین من "ف الف" بسیار دلتنگ آغوشت هستم شود آیا؟ [ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 7:45 عصر ] [ ف الف ]
[ ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |