• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : روزه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام اين خانم با اين همه ادعا نماز نميخوند؟واقعانکه بعد شما رو انقدر اذيت ميکرد
    دو تا سوالهاي منو جواب دادي چرا براي شما لباس نو نميخريدند ؟
    تو روز شادي هم کار؟عجب روزگاري داشتي ها خدا عجب صبري بهت داده
    تو کل پستت که خيلي عصباني شدم اين رسمشون برام جالب بود ديد و بازديد بدون هيچ گله و شکايتي
    پاسخ

    سلام. بله همينطوره :( سئوال هاتون چي بودند که الان جواب گرفتيد؟ بخشي از جواب سئوال لباس را در پاسخ به کامنت سعاد گفتم. بيشترش را در پست هاي بعدي مي گم. کار کردن تو روز عيد و غير عيد برام سخت و مهم نبود. اتفاقا بايد خدا را شکر کنم که حداقل کار مي کردم وگرنه رکود و سکون خوب نيست. آري روزهاي عجيب و سختي بودند و قطعا لطف خدا شامل حالمون شده بود در اون زمان و بعد از اون... شرمنده خواهر اذيت شديد. اوهوم رسومي که ريشه در اخلاقيات داشت در بينشون زياد بود و اکثراً خوب... اي کاش ما هم همينطور بوديم