وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
عشق و جنون
نظرات :
0
خصوصي ،
19
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
داود ش.
سلام.
به نظرم يه جورايي گم بود که منظورتون از نوشتن اين مطلب چي بود.
دست به قلمتون خوبه البته به نظرم هنوز جاي کار دارين.
جواب سوالتون رو توي کتاب جاذبه و دافعه علي شهيد مطهري خوندم. "اثر عشق از لحاظ روحي در جهت عمران و آبادي روح است و از لحاظ بدني در جهت گداختن و خرابي. اثر عشق در بدن درست عکس روح است"
پس ميشه گفت خاصيت عشق غمگين بودنه.
پاسخ
سلام. چندي پيش به همين موضوع فکر کردم، جسم، روح، عشق، غم...سخن شهيد مطهري را نوشته ايد: "اثر عشق از لحاظ روحي در جهت عمران و آبادي روح است و از لحاظ بدني در جهت گداختن و خرابي. اثر عشق در بدن درست عکس روح است"و پس از آن گفته ايد: پس ميشه گفت خاصيت عشق غمگين بودنه.بنده موافقم با سخن شهيد، اما معترض ام به فرمايش شماخاصيت عشق، اگر که عشق باشد غم نخواهد بود.عشق هاي صادقانه، عاشق هاي واقعي، شاداند و شاد مي مانند. عاشق مي مانند.عشق هايي که سهم يکي غم مي شود، يک جاي کارش ميلنگد...شيرين و فرهاد با وجود عشق صادقانه ي فرهاد، سهم هم نبودند. اما شيرين و خسرو اگر چه خسرو صداقت فرهاد را نداشت ليکن متعلق به يکديگر بودند و عاشق ماندند...اما اينکه روح تحت تاثير جسم است يا جسم تحت تاثير روح! همچنان برايم حل نشده...غمي که در اين عشق ها مي بينيم ناشي از همين مسئله است...