وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
وداع روح از جان
نظرات :
0
خصوصي ،
46
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
3
4
>
+
سعيد
دردناک بود
پاسخ
:((
+
ثريا
بچه رو 9 ماه تو بدنت پرورش ميدي .با اونهمه درد به دنياش مياري.از شيره جونت بهش ميدي .با هر درد و مريضي وتبش هزار بار ميميريو زندهميشي .بعد صاحبش پدره.اونه که بايد اجازه بده تا بچتو ببيني .حق داره هروقت دلش خواست ازت بگيردش .خيلي ظلمه به خدا خيلي ظلمه
پاسخ
:(
+
somayeh
اىوايييييييييى خواهر بزركترتون الهيييي خيلى مظلومه كاش اونجا ىه دفه معجزه ميشد كاش همونجا فرصت قدرت نمايى باباتون تموم ميشد كاش و صد كاش حالا كه هيجكدوم از اينا نشد از اعماق قلبم براتون دعا ميكنم انقدر شاد باشيد كه اين خاطره ها كمرنك بشه الهي اون خانم مكافات عملشو ببينه خدايا مهربونيتو بيشتر از هميشه تو زندكى ف الف جارى كن
پاسخ
کاش ... متشکرم، آمين، متقابلا زندگي شادي را براتون آروز ميکنم
+
عليرضا
يکي از اون پيشنهادات اينه که توي نوشتن دقيقا همون چيزي رو بنويسين که مي خواهين (چيزي که فکر کنم چند جايي توي هر پستتون ويرايش ميشه) و دومي هم اينکه خيلي نيازي به تعداد زياد افراد نيست . توي اين موارد حتي کمتر از ده نفر هم جواب خودش رو ميده هرچند خودشون به مرور زياد ميشن.
البته پيشنهاد هست قصد جسارت نداشتيم .
راستي يه سوال شما چند جا چه براي بنده و چه توي پست ها نوشتين شما سنتون نمي رسه يا يه همچين مضموني ؛ مگه شما چند سالتونه ؟ که بايد چيزي يادتون باشه که بنده يادم نيست؟ يه خورده کنجکاوي بنده رو ببخشين ؛ ميگن خانوما کنجکاون ولي خوب آقايونم بالاخره در حد خودش کنجکاوي بخرج ميدن.
پاسخ
من نياز دارم که اون پيشنهاداتي که فرموديد را واضح تر برام بگيد. دقيقن همون چيزي را بنويسم که ميخوام منظور چيه؟ کدوم قسمت را ميفرمايين که ويرايش شده؟ من خاطراتم را ويرايش نشده مي نويسم، يعني ممکنه من چيزي تو ذهنم باشه که خانواده متفاوت تعريفش ميکنند اما من هموني که تو ذهنمه را مينويسم. اما براي اينکه خاطرات خواننده پيدا کرده، تو پي نوشتها، اوني که بقيه گفتند را توضيح ميدم که گيج نشند. مثلا همين که تو خاطره ي من فقط دايي کوچيکه بود ولي تو واقعيت دو تا دايي هام بودند :) مثلا خونه اي که توصيف کردم براي خونه ي عمه، خونه ي عمه نيست، خونه ي مادربزرگه، ولي من اينو نميدونم تو اون سن، گذاشتم تو همون سني که اينو درک کردم بهش اشاره کنم :) و يا مواردي از اين دست. با توجه به اون دو عنصر لازم که فرموده بوديد، من تصميم نداشتم براي کسي بگم، چون اصلا نمي دونستم کي اين دو عنصر را داره! اين بچه ها خودشون کم کم جمع شدند و همشون محترم اند، بهشون عادت کردم با اين که دردهاي زيادي را تحمل کردم اما تو دنياي واقعي شايد براي کمتر از ده نفر حرف زده باشم اونم نه اينجوري، همونايي هم که بهشون گفتم هيچ وقت نفهميدند من چي کشيدم ... البته بوده مثلا براي يه ارگان دولتي مجبور شدم سرگذشتم را بگم که برام از شکنجه ها ساواک سخت تر و بدتر بود ... اما همونا هم هيچ وقت نفهميدند و نخواهند فهميد ... در رابطه با سن، احتمالا از يک دهه هستيم، با توجه به اينکه شما سنتون رو در وب نوشتيد ميگم.اما از باب اينکه گفتم شايد شيشه سرم ها را به خاطر نداشته باشيد براي اين بود که مثلا يه بچه ي 5-6-7 ساله را چه به شيشه ي سرم؟ که حالا بخواد يادش هم مونده باشه؟ :)هر کسي ميتونه کنجکاو باشه، خانم يا آقا ... مشکلي نيست سئوالي بود بپرسيد هر جا راحت باشم جواب ميدم.
+
عليرضا
عرض ادب مجدد
کامنت هايي که صلاح مي دونيد رو عمومي بفرمايين ؛هرچند با مذاق معمول بنده که د سايه بودن هست تطبيق نداره اما کامنت بنده روي وب شما در تملک شماست و هرآنچه عقلتون فرمان داد براي بنده هم محترم هست و قابل تاييد .
بله ؛ در روانشناسي باليني براي کسب آرامش بعد از يک دوره عصبانيت و فراموش نمودن خاطره هاي بد و به قول ما جاروب اونها به سمت نيمه خود آگاه و سپس ناخود آگاه بايد با ديگران(البته به شرط وجود دو عنصر جنبه و عقل و ذکر اينکه نيازمند قضاوت اونها نيستيم و صرفا بايد گوش بدن) در ميونشون گذاشت .
8748
پاسخ
بزرگوار هستيد شما، متشکرم. عناصري که فرموديد خيلي مهم هستند، خيلي مهم ... ممنون از راهنماييهاتون
+
گل نرگس
يعني ازشون خبر نداريد الان؟
البته ببخشيد مشتاق شدم با نوشته هاتون براي اين مي پرسم
پاسخ
چرا اطلاع دارم، منتها چون فقط خاطرات خودم را ميخوام بنويسم، پس در مورد خواهر و برادرها تنها به اندازه اي حرف ميزنم که در خاطرات من هستند و يه نقشي داشتند. نمي خوام وارد زندگي بقيه بشم ... خواهش مي کنم، شما ببخشيد که درگير خاطرات تلخم کردمتون
+
گل نرگس
يا رب
سلام
اگر گويم زبان سوزد اگر نه استخوانم...
منتظر بقيه نوشته هاتون هستم منتظر خواندن آينده شما 5 فرزند...
پاسخ
سلام، به حق بيت به جايي بود ... متشکرم، من از آينده ي خودم فقط مي نويسم و خواهر و برادرها تا جايي که در خاطراتم نقش دارند ازشون حرف زده ميشه ...
+
مرتضي
سلام نمي دونم بگم زيباست اين نوشته ها يا خيلي تلخه اخه خيلي زيبا توصيف کردي ريزه کاري ها و خاطرات گذشتتون را و هم خيلي شرايط سخت و تلخي بوده الان خيلي کنجکاوم بدونم اون دختر با اون شرايط و اون زن الان کجا هستند چه کاره شدند بابات چه ميکنه اگر ممکنه و برتون مقدوره برام بنويس من خيلي با داستانهاتون ارتباط برقرار کردم هميشه فکر ميکردم زندگي من سخت بوده درسته يتيم بودم اما فکر کنم در اسايش بزرگ شدم
پاسخ
نمي دونم جواب کامنتتون رو چي بدمشايد بهتر باشه همراه خاطرات باشيد.. اينطوري بهتر به جواب ميرسيد اين اندازه بگم که اين سختي ها شدت پيدا مي کنند و کم نمي شند ... ف الف امروز يه دختر تنها و خيلي خسته اس ...
+
پارميدا
سلام نمي دونم چي بگم يعني چيزي ندارم بگم فقط باشکلک ميگم
با اينکه نديدمت و فقط دارم خاطراتتو مي خونم و از همين راه دور خودمو تو خاطراتت ميبينم البته مثل يه همسايه که از راه دور داره نگات ميکنه مثل يه خواهري که هيچ وقت نداشتم دوست دارم
راستي گفته بودي چرا بعضي پست ها رو مي بندم بايد بگم زياد اينکار رو نميکنم ولي بعضي پست هارو بايد بدون شرح باشن بدون حرف
پاسخ
سلام :(( خواهر خوبي هستي پارميداي گرامي، دل به دل راه داره ... همينطوره، بعضي پستها بدون شرح اند ...
+
عليرضا
سلام مجدد
از اينکه مي بينم اين نوشته ها تاثر شما رو بيشتر مي کنه متاسفم اما اون چند کلمه روان شناسي که خوندم بهم ميگه ساده ترين چاره گذار از آنتروپي هاي روحي و خاطرات بد درميون گذاشتن اونها با ديگرانه
مي بينم که وب جديد بنده رو هم مورد نفقد خودتون قرار دادين؛ ممنون و متشکرم
راستي شما ماهواره دارين يا قم ساکن هستين که شبکه قم رو مي بينين البته بنده هم سريال يانگوم رو مي بينم البته به دلايل ديگه اي
در مورد تعقل فداي احساسات هم حق با شماست و بنده هم در صدد ذکر همون نکات البته به شکلي مبسوط تر بودم
ضمنا در مورد نوشتنتون توي وبلاگ يه چند تا پيشنهاد کوچک دارم
پاسخ
سلام. اين نکته اي که از روانشناسي فرموديد را نمي دونستم، اما خودم فکر کردم نوشتن اينا يه جايي شايد بتونه برام بهتر باشه و اين چنين شد که شروع کردم بنويسم ... ببخشيد اگر درگير خاطرات من شديد خوشحال ميشم پيشنهاداتتون رو بهم بگيد، يکي دو پست قبلي هم فرموده بوديد که نکاتي را ميخواين بگين اما چيزي نگفتيد
+
حامدگودرزپور
:((((
پاسخ
:((
+
سحر
الهي بميرم واسه مامانتون
پاسخ
خدا بهتون سلامتي بده، خدا به مادرتون سلامتي و طول عمر بده ...
+
عمه
لعنت الله علي القوم الظالمين.
پاسخ
آمين :((
<
1
2
3
4
>