• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : تنفر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عمه 
    سلام.خب؟مگه من گفتم دروغ گفتي ياميگي؟اصلا چرامنو کشوندي اينوبخونم؟تادلي اتش نگيرد حرف جانسوزي نگويد(اين برداشت من ازنوشته هاته)واقعا درک ميکنم بيشترمادرتو
    پاسخ

    نه عمه ي گلم شما به من نگفتي که دروغ گفتم بلکه تو پستتون نوشتيد دروغ بده و نبايد دروغ بگيم منم همراهي و تاييد کردم يعني که دروغ خيلي بده، دروغ از گناهان کبيره اس و من هم از دروغ بيزارم و براي دروغ گفتن هيچ دليل و توجيحي را نمي تونم بپذيرم مي دونين باهاتون همفکرم ممنون که درکم مي کنيد، بيشتر مادرم را :) خوشحالم که خواننده ي خوبي مثل شما دارم باهاتون انس گرفتم تاريخ اين پست رو ببينيد من اين مطلب را سال 88 نوشتم. ربطي به الان نداره