• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : زشت با موهاي زيبا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سادات 

    سلام.امروز وبلاگ شما رو ديدم.من دو سالم نشده بود که پدرم فوت کرد.پدري که 40 سالي با مادرم تفاوت سني داشت و ازدواج دوم هردوشون بود.بعدش بي کسي و فشار حرفاي مردم خدانشناس پشت سر مامانمو فشار مالي که باعث ميشد ما بارها و بارها کتک بخوريم و بوسيده شدن يا شنيدن يه کلمه ي محبت آميز از مامانم جزو نوادر باشه.خونواده ي سه نفره ي ما تو نوجوونيم اصلا گرم نبود.کنار اينا خيلي چيزاي خوبم بود البته خداروشکر که مهمترينش حضور هميشگي خدا بود.با خيلي کمبودها بزرگ شدم و با خيلي سرزنش شدن و توسري خوردن از مادرم!خب هرکس اخلاقي داره ديگه.اما بعد 23 سال خدا مردي رو وارد زندگيم کرد که واقعا مهربونه.پول نداره اما خدا رو داره و خدا هم بسيااااار هوامونو داره.سختي زياد بود اما الان قلب بزرگ يه مرد مهربون نصيبم شده.براي من يسر بعد از عسرم اين بوده و خودمو آماده کردم که هر لحظه ايشون رو هم از دست بدم چون ميدونم اينجا دنياست و به هيچ چيزش اعتباري نيست.براي شما هم حتما خدا برنامه اي داره فقط حواستون باشه تو مسير خودش حرکت کنيد تا برنامه خدا با راه شما تضاد نداشته باشه عزيزدل

    پاسخ

    سلام عزيز، ممنون از راهنمايي خوبتون. ممنونم