• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : روزه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سعاد 
    الهي
    چقدر با سختي روزه هاتون و باز ميکرديد.
    خدا قبول کنه انشالله.فکر کنم در مورد شبهاي قدر هم مي نونيسي نه؟آخه عادت دارم که نوشته هاتو با جزئيات بخونم و از اين يکي ساده خلاصه وار گذشتي.راستي چرا پدرتون براتون لباس عيد نميخريد؟يعني براي همه ميخريد و براي شما نميخريد .با اون جايگاهي که پدرتون داشت به چشمشون بد نمي اومد؟
    حال و هواي عيدو خوب ميفهمم چون طرفاي ما هم عيد اصلي و پر زرق و برقي که گرفته ميشد همين عيد فطر بود.با همين توصيفاتي که شما گفتي.جداي از تنگ نظري و چشم و همچشمي و کينه و.......

    پاسخ

    فقط يکي از شبهاي قدر را سعي مي کنم بنويسم. قصه ي شبهاي قدر دردناکه... اين پست را نمي شد با جزئيات نوشت. تا همين اندازه هم خيلي سخت بود. لباس هاي دختران بلوچ گلدوزي مخصوصي داره که قيمت بالايي داره. مثلاً الان کمترين قيمت اين گلدوزي ها بايد حدود 50 هزار تومن باشه. خب اون زمان هم قيمت قابل توجهي را براي خودش داشت. مدينه گلدوزي لباسش را خودش انجام مي داد و براي دخترش هم خودش مي دوخت. کسي اما براي ما گلدوزي انجام نمي داد، طبيعي بود که وقتي بابا براي مدينه و دخترهاش از بازار گلدوزي آماده تهيه نمي کرد و يا به گلدوز سفارش دوخت نمي داد، براي ما هم اين کار را انجام نده. مدينه کسي بود که از بچگي اين گلدوزي ها را انجام داده بود و بلد بود و دستش تو گلدوزي تند. ما اما تازه به جمعشون وارد شده بوديم و بلد نبوديم. بايد در ضمني که ياد مي گرفتيم هر چند کند اما خودمون هم تمام اون گلدوزي را انجام بديم. گلدوزي لباس ما با اون سرعتي که داشتيم و وقتي که براي گلدوزي در اختيارمون بود حدود يک سال را طول مي کشيد و زودتر تمام نمي شد. بعد از اينکه گلدوزي ها آماده مي شد، بايد پارچه اي باشه تا اين گلدوزي ها بهش وصل بشه؟ در اون مدتي که اونجا بوديم ما نديديدم که بابا براي مدينه و دخترش پارچه بخره، خواهر مدينه هم به خودش هم به دخترش پارچه براي دوخت لباس را بهشون هديه مي داد و دليلي براي هديه دادن پارچه به ما نمي ديد. جلوتر در اين رابطه بيشتر مي گم