• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : کشيک
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام دوستم خوشحالم که دوباره هستي منم ميخوام پررنگ تر در وبم باشم بيا پيشم
    واما ميشه از خط خط نوشتهات سختيهاي که ديدي رو ديد واقعا در عذابي بودي شديد خدا مهربونه و تمام سختي هاتو ديده راستي توي اين مدت هيچ خبري از مامانت نداشتي؟
    هرچه بيشتر مينويسي شخصيت مدينه برام بيشتر و بيشتر علامت سوال ميشه اين همه خباثت در يه آدم؟خدايا اين سالها تو چند ساله بودي؟
    پاسخ

    سلام دوست خوبم. حتماً ميام. در اولين زماني که فرصت نت آمدن و سر زدن به دوستان پيش بياد. ببخش که کم رنگم... دعام کن دوست خوبم. اين اتفاقات از اواخر 13 سالگي تا اواخر 17 سالگي هستند. خبري از مادر که نداشتم هيچ، خبر از خواهر و برادرم هم نداشتم. حرف زدن من با خواهر و برادرهام ممنوع بود :((