وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
عاشقانه با مادر
نظرات :
0
خصوصي ،
30
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حيدري
خاطرات زيبايي بودند.... :)
مخصوصا هديه هاي روز مادر. چه تلاشي ميكرديد براي خوشحال كردن مادرتون.
آخي، هر دفعه يه ايرادي ازتون ميگرفتند، نميگفتند اين دخترا معصوم و بي گناه هستن... :( آخه اينا رو چه به دزدي.
پاسخ
ممنونم. اوهوم... خب خيلي دوستش داشتيم، بعدم نيست که همه هديه مي دادند، ما هم دوست داشتيم هديه بديم به مامانمون ... مي بينين؟ صاف ميزد تو برجک ما! حالمون رو مي گرفت! همين رو بگو... از بس که مامان از اين چيزا مي ترسيد!