• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : عاشقانه با مادر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 30 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يا رب
    سلام
    کتاب و دو روز آخر هفته جالب بود چقدر سادگي داشت اون زمان
    براي تلويزيون چقدر بد ناراحت شدم کاش داييت درستش ميکرد.
    ما بچگي قصه شب راديو گوش ميکرديم:-) و لالايي هاش خيلي با صفا بود.
    براي هديه ها که براي مادر مي گرفتيد خيلي خوشم اومد چه بچه هاي خوبي بوديد و نامه چه قشنگه که نگه داشتيد.
    اللهم عجل لوليک الفرج
    پاسخ

    سلام خواهر... عه! يادم رفت بنويسم مشتري ثابت شب بخير کوچولو بوديم، معمولا بعد از گوش کردن برنامه ي شب بخير کوچولو مامان قصه مي گفت! يادم رفت از قصه ي ظهر جمعه بگم! يادم رفت از جمعه ي ايراني بگم! و يادم رفت از اين سرود بگم: ما مسلح به الله و اكبريم / بر صف دشمنان حمله مي بريم / ما همه پيرو خط رهبريم / بر صف مشركان حمله مي بريم / لا اله ، لا اله ، لا اله الا الله / وحده ، وحده ، وحده ، وحده / انجز ، انجز ، انجز وعده / نصر ، نصر ، نصر عبده / لاشريك ، لاشريك ، لاشريك له / لاشريك ، لاشريك ، لاشريك له / انجز وعده و نصرعبده / الله اكبر – خميني رهبر / ما تقريبا با تمام برنامه هاي راديويي خاطره داريم :) جلوتر در مورد نامه بيشتر حرف ميزنم :) يه سر به اين صفحه بزن خواهر خاطرات قشنگي برات تازه مي شند: http://www.3eke.ir/serial-song/2338-