وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
حسرت، مرگ، آرزو
نظرات :
0
خصوصي ،
29
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فظ
حضرت خضر و اون داستانها نقل محافل اون دوران بود.
جالبه با اينكه اينترنت اون زمان نبوده چطوري اين اخبار پخش مي شده!!! بنظرم اين قضيه ديدار بعد از چهل روز به خاطر آب پاشي كردن زياد واقعي نمياد.
شما توي بچگي تون زجر زيادي كشيديد، نمي دونم چرا ولي بنظرم اطرافيان هم مقصر بودند + مادرتون (كه البته بگم جو مادرهاي اون دوره زمونه ظالمانه بوده) مادرتون هم هر بار كه بهتون ظلم مي كرده و ميدونسته كه داره ظلم ميكنه ماجرا رو ربط مي داده به اينكه بيخود كردي با من اومدي و حالا كه اومدي اين بلا بايد به سرت بياد تا آدم بشي
در مورد قلك و ندادن لوازم التحرير بنظرم بهتون ظلم شده واقعا
حكايت بچه هاي ديروز و مادرهاشون:
حكايت بچه هاي امروز و مادرهاشون:
پاسخ
من واقعا با اين کامنت خنديدم... حقيقتاً ميگم ... دلم براي بچه هاي ديروز خيلي سوخت ...