• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : ديد، بدون بازديد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 41 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    درتکميل کامنت ديشبم بگم کلا بقيه خواهر برادرام هم کتک نميخوردن ولي من بعلت لاغري و ضعيفي ويژه تر بودم از اين لحاظ!

    البته يبار که يادمه با خواهرم فرش رو داده بوديم بالا و زير فرش کبريت ميسوزونديم و ميريختيم! که مامانم با ني قليون سر رسيد و زدمون!

    البته من هميشه فکر ميکردم ني قليون اسمش ننه قليونه!!

    پاسخ

    مي نوش باور کن من هيچ وقت از اين کارها نکردم :( يعني اصلا بازي خطرناک نداشتم، در عوضش برادر کوچکم سه بار تو بازي خونه امون رو آتيش زد و پدرم را مجبور کرد که سه بار اسباب و اثاثيه نو براي منزل بخره! حالا خدا را شکر که بابا هم توان مالي داشت، هم پسر دوست بود! البته پسر دوست بودنش دليل بر کتک نخوردن برادرم نمي شد! آخه اين چه بازي بوده به اين خطرناکي!؟ سوزوندن کبريت کنار فرش؟ تو اتاق؟ بح بح بح بح ... آبروت رفت مي نوش :دي / ننه قليون هم بسي شادمان کرد :) خنديديم هاااا اينجوري :))