• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : ديد، بدون بازديد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 41 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام...دارم مادرتو وافکارشو توي خودم جستجوميکنم .منو خواهرم هميشه دراسترس مرگ مادربوديم بسکه مامانم توزندگي سختي وبيمادري کشيده بود مارومادرخودش ميديدوميبينه.الي تاکنون..
    ميلادمبارک
    پاسخ

    سلام عمه ي خوبم، عيد بر شما هم مبارک، من هنوزم حتي صدم ثانيه اي تصور نداشتن خواهر و مادرم اشکم را در مياره و حالم را بد مي کنه ... خدا به مادرتون سلامتي بده، راستش اصلا اصلا اهل پرسش نيستم، خيلي وقت ها هم خيلي از سئوال ها را نمي پرسم، و به خودم ميگم به من مربوط نيست و لازم نيست که بپرسم، اما اعتراف ميکنم که کنجکاوم در مورد شما و زينب دوران بدونم... نمي دونم چرا مدتيه که زينب دوران نمياد، وبلاگ هم نداشت که بهش سر بزنم :(