وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
مال ما، مال اونا؛ مال اونا، مال اونا، ست
نظرات :
0
خصوصي ،
56
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
منم
يادمه تو اتاقي كه ما بوديم يه كمد فلزي داشتند كه به دربش يه آيينه ي بزرگ بود؛ صبح به صبح بچه ها مي اومدند اتاق ما سرهاشون را شونه مي زدند، بعد زري ما را هول مي داد و مي گفت شما حق نداريد تو آيينه ي ما نگاه كنيد، اين آيينه ي خودمونه...
فقط يك بار بهش جواب دادم، اون هم بعد از شنيدن هر روزه ي اين جمله، چهارسالم بيشتر نبود ولي بهش گفتم اينجا هم اتاق م است! و بعدش ...
پاسخ
بعدش دعوا شد که کي گفته اين اتاق شماست! اينجا خونه ي ما هست و اين اتاق اتاق ما و ... يادته تو اون آينه اي که تو سالن بود (همون آينه اي که سالها بعد داداش از دايي و زندايي کنارش يه عکس گرفت) يه بار داشتيم نگاه مي کرديم بعد زندايي برگشت چي گفت؟