خيلي بي ربطه ولي ياد يه خاطره اي افتادم، يه عمو زاده اي داشت پدرم که تابستونا ميرفتيم و يه اتاقي ازش اجاره مي کردم و از آب و هواي خنک ده بهره مند مي شديم. اين عمو زاده يه پسري داشت که خيلي با مزه بود، يه قيافه اند خنگي، با دهاني که هميشه ليش کرده بود (آب دهن سرازير) و يه لحجه شيرين و نک زبوني. يه بار خواهرش داشت با جارو کتکش مي زد اون بنده خدا هم با سادگي تموم مي گفت: مونو جالو نژن، دُزد مي بوم (يني منو جارو نزن دزد مي شم)
و اما سوالات: چون رنگ فونت لينکاتو عوض نکردي، من تا به حال متوجه نشدم منتها وقتي گفتي رفتم تو متن گشتم و مثلا اون عکس جارو اهوازي رو ديدم