وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
دايي شهيد ميشه، من بلوچ!
نظرات :
0
خصوصي ،
41
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ثريا
اخرين خاطره منم از عموي شهيدم خيلي قشنگ بود .يه طرف حياط ايستاده بود و ما بچه ها از اونور بدو بدو به نوبت ميپريديم تو بغلش :)
خدا بيامرزه داييتون رو
تنها جايي که به ذهنم نميرسيد سيستان وزاهدان بود راستش:D
پاسخ
دايي شهيدم خيـــــــــلي ماه و خوب بود. منم اين بازي رو با بچه ها مي کردم :) انشاء الله با شهدا محشور بشيم... جدي؟ فکر مي کرديد کدوم شهر باشه؟ :)