• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : دايي شهيد ميشه، من بلوچ!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 41 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام اي بابا تو چرا انقدر بلا سرت ميومده دخترگناه داشتي که
    اخي خدا رحمت کنه داييتو چرا انقدر اذيتت ميکردن اخه کاش من ميشناختمت ميومدم باهات بازي ميکردم اين اتفاق ما چه ساليه دقيقا؟
    مي خوام بدونم اصفهان بوديم يا نه آخه ما مال اطراف اصفهانيم و توي جنگ يه مدت اصفهان نبوديم
    نکات سازندگيت قشنگه
    پاسخ

    سلام خواهر، چي بگم؟ خدا همه ي شهدا و رفتگان خاک را رحمت کنه. چي بگم خواهر؟ لطف داري خانمي :) ببين تو پستهاي قبلي گفتم که آبان 65 اومديم اصفهان و آذر 65 اصفهان رفتم مدرسه و دايي دو ماه بعد از اومدن ما شهيد شد و چهل روز بعد پيکرش را آوردند يعني ميشه بهمن 65. مال کجاي اصفهان هستيد؟ قابل دار نيست، تجارب شخصي اند :)