• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : يک روز خونين
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + somaye 
    سلام بااينكه دردناكن ولي انقدر زيبا نوشتيد كه بي صبرانه منتظر ادامه هستم راستي الان كه خوبيد مامان وبابا هم كه خوبن انشاالله شما قبلا هم وبلاكى با همين اسم داشتين اتفاقي ديدم ولي تعطيل بود خدا كنه ايا زود وهميشه بنويسيد
    پاسخ

    سلام. لطف داريد شما. تو يکي دو پست آينده متوجه ميشيد که وضعيت زندگي مامان و بابا چطوريه. بله مطالب اون وب به اينجا انتقال داده شد ... چشم :)