وبلاگ :
دختـري دَر راه آفتـاب
يادداشت :
يک روز خونين
نظرات :
0
خصوصي ،
20
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
خانم اسفند
خداي من چقد وحشتناک بوده
اصلا فکر نميکردم خواهري با اجر خواهرش رو بزنه
منم يه بار با اجر دوستم رو تهديد کردم اما هيچ وقت نزدم و پرت هم نکردم
پاسخ
کوچيک بود، هر دومون بچه بوديم. خودشم فکر نمي کرده که آجر بهم بخوره، و قصد ترسوندنم را داشته. همون زهرچشم گرفتن :) کار خوبي کرديد :)