• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : يادگار نوازشهايت، همچنان همراه من است!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ميشه خواهش کنم ديگه به روز هاي تلختون فکر نکنين؟ ميدونم خيلي سخته و چيزي که اشک رو تو چشماي من جمع کرده به طبع وحشتناکتر و تلخ تر از تصور من هست اما نذارين خاطرات تلخ شما رو به انزوا بکشه... انشاء الله روزاي خير و خوبي براتون از راه ميرسه... ا نشاء الله اين بار که اومدم از خاطرات شيرينتون گفته باشين، از موفقيتاتون ... در پناه حق
    پاسخ

    هشت سال پيش تصميم گرفتم سرگذشتم را بنويسم، ولي فقط تا هفت سالگي را نوشتم، اين قدر تلخ بود که نشد پيش برم... ولي اين خاطرات هميشه همراه من اند. ميخوام بنويسمشون شايد از اين پس آسوده تر زندگي کردم ... شايد. زندگيم فراز و فرود زياد داره، موفقيتهاي به سرانجام نرسيده هم توش هست ... دعام کنيد ...