• وبلاگ : دختـري دَر راه آفتـاب
  • يادداشت : اولين نوازش پدرم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + ف الف - دختري در راه آفتاب 
    ادامه:
    اين هفته که حوصله ي دانشگاه نداشتم، استاد روزهاي چهارشنبه استاد خوبي ست، خوب درس مي دهد و به تو مجال اينکه حواست از درس پرت شود نمي دهد، متين و با وقار، از قضا توجه خاصه هم به اين حقير دارد. نمي دانم چرا، شايد يه وقتي متوجه اشک هاي بي اختيار و درد نهفته در دلم شده! نمي دانم... شايد هم پي به ميل و اشتياقم به درسش برده... اما استاد پنج شنبه ها را دوست ندارم، او نيز شخصيتي ست محترم و با وقار... اما... اما هر بار و هر پنج شنبه... دلم مي خواهد از جا بلند شوم، پيش بروم، يقه ي لباسش را بگيرم، بچسبانمش به ديوار و بگويم ما براي اين انقلاب هزينه کرده ايم... نمي داني به چه سختي خودم را به صندلي ميخ کوب مي کنم و دهانم را بسته نگاه مي دارم. هفته ي پيش داشتم به حضرت زينب فکر مي کردم. او همه چيز و همه کس خود را در راه دين از دست داد. حضرت زينب هزينه ي سنگيني براي اين اسلام پرداخت کرد، آيا پس از واقعه ي کربلا يعني چه بر او گذشت؟ مثلاً وقتي شراب خواري را در گذري مي ديد چه بر احوالش مي گذشت؟ و يا بدتر از اين... بعضي دردها را اشک هم تسکينشان نمي دهد:(

    لبريز از حرف که باشيد خودت براي خودت هم کامنت مي گذاري!
    + ف الف - دختري در راه آفتاب 
    طهورا بانو، سلام
    يکي دو مرتبه اي که مادرم مرا زد، که خاطره اش در ذهنم مانده، همان که وقتي برادرم رفته بود، آمد و مرا در جارختخوابي زد، اين ها را که مرور مي کنم به مادرم حق مي دهم، حق مي دهم چرا که مـــــــــــــــادرم بسيـــــــــــــــــار درد کشيد. مـــــــــــــــــادرم بسيـــــــــــــــــــــار تنها بود. مادرم غم هاي بسياري داشت. مادرم ... مادرم مادر بود. امروز معناي آن کتک را درک مي کنم. چوب آموزش بود که مادرم زد، چوب پدر چه معنايي دارد؟ چه مفهومي دارد؟ مي دانيد خواهر؟ شما خواننده ها خاطرات مرا تنها خوانده ايد، خيلي از آنها را ديگر به ياد نداريد. و از لابلاي خاطرات من نکات آموزشي، اجتماعي، مذهبي و اخلاقي را شايد درک نکرده باشيد. اما وقتي من خاطراتم را مرور مي کنم. مي يابم که مادرم در فلان زمان و مکان حتي از انتخاب رنگ لباس ها هدف داشته، درس مي داده، ضرب المثل هايش، حرف هايش، شعرهايش... امروز مي فهمم کتک هايي که خوردم، علت خستگي مادرم بود و کم شدن ظرفيتش براي تحمل شيطنت هايم. نه نفرت، نه غيظ، نه خشم از ديگران... اما پدر چه؟ جلوتر بيشتر شخصيت ها را مي شناسيد. نمي دانم چه شد که درد دلم باز شد و اينجا، ذيل اين کامنت اين ها را گفتم... حرف است ديگر، گاهي ميل گفتن داري و مي گويي... گاهي براي طهورا بانو، گاه خواهر، يه وقتي هم براي نرگس بانويي که مدتي ست اينجا نمي آيد...

    هو الکريم باسلام. پدرت تنها تو را کتک نزد من نيز با شما کتک مي خورم تمام بدنم درد مي کند در گوشه گوشه بدنم رد سرخ و کبود همان چوب چند متري و چند سانتي هست نگاه کن خواهر ببين چه دردي دارد چقدر مي سوزد . نمي توانم گريه کنم نمي توانم با کسي از اين درد حرفي بزنم ...
    پاسخ

    شروع که کردم به تايپ پاسخ، پاسخ کامنت شما... همين طور پيش رفت تا نتيجه اش شد دو کامنت فوق! :)
    سلام
    واييييي پناه بر خدا :((((
    ما عاق والدين توسط فرزندان هم داريم و چه بسياري از پدر و مادرها که در آخرت بايد حساب پس بدهند و توسط فرزندانشان بازخواست مي شوند و بدا به حال ما آن روز :(
    پاسخ

    همان پناه بر خدا / جوري نوشتيد واييييي يه لحظه شک کردم، برگشتم دوباره خاطره ام را خوندم، مطلب خاصي نداشت اين خاطره! اگر براي اين وايييي؟ پس براي بقيه خاطرات چي؟ اين که چيزي نبود! نوازش بود جناب هاتفي.. نوازش
    سلام...مدينه وامثال مدينه زرنگتراز اين حرفان که مستقيم حرفي بزنند.ماهم بابات خواندن مجله وکتاب شديدا تنبيه ميشديم...همون بخاطرکتاب بود
    پاسخ

    سلام عمه ي خوبم. در بين خواننده هاي وبلاگم، نسبت به شما و يکي دو نفر ديگه واقعاً احساس قرابت خاصي دارم. خاطرات ديگه را که بخونيد شايد حدس و گمان هاي نزديک تري بتونيم داشته باشيم براي يافتن علت
    + سعاد 
    الهي بميرم.نميتونم بگم ميفهمم چي کشيدي چون يه دروغه
    اما خوندن و فهميدنش درد داشت.اينکه نتوني درد دل کني درد داره
    اينکه همخونت پشت و پناهت باهات اينجوري کنه درد داره
    اينکه خدا بخواد ببخشدش درد داره.متاسفم خواهر خوبم اما نميتونم جلوي ريزش اشکامو بگيرم.
    ان کيدهن عظيم.افسونگري رو خوب بلد بوده مدينه
    پاسخ

    اينکه خدا بخواد ببخشدش درد داره. همين و تمام! / جلوتر شخصيت ها را بهتر مي شناسيد
    اسلام به هيچ پدري حق کتک زدن دخترش رو نداده !!!
    سلام تلخ بود خيلي تلخ
    اشکمون رو درآورد :( يه جوري مي نويسيد که ديگه من نتونم بيام وبتون :(
    پاسخ

    :((
     <      1   2